ما
برای بودنمان
متهمیم

برای رقص بر موج‌های خسته‌ی درد
برای یک ته فنجان امید
متهمیم

ما
که شب هزار دانه به پاره‌پاره‌ی بالین سرد ریخته‌ایم
برای چیدن یک شاخه صبح
متهمیم 

به شهرسوخته‌ی ما بیا
بیا بنویس
بگو چقدر بیزاری از سرودن ما
بگو که خسته‌ای از ما
از بودن ما
ما
پر از
دیواریم

ما
که ساکن خم آن کوچه‌های تب داریم
هوای خفه‌ی مان را
هم
بدهکاریم
به عطر گاه گاهی یاس باغچه‌ی کوچکمان
خو داریم

آهای پنجره‌ی روبرو!
همسایه!
بیا کمی لب این پنجره
ببین ما را
ببین نه صلح، که آشتی
آرزو داریم





مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

mehrzadghasemi نوشته های پراکنده یک شب پره مشاوره تلفنی با موبایل auto trades سیب رایانه ترفندهای کامپیوتری مَستر تستر، ارباب تست کردن پایگاه خبری میلاد رسالت در دوران بـــرزخي ...