این دماغی عینکم اونروز شکست و افتاد. گفتم حالا تو این گیر و دار چجوری برم اینو تعویض کنم. بعد گذاشتم عینکمو دیدم نه اونقدم بد نیست‌. میتونم سر کنم‌. ولی اون یکی لنگه‌شو نتونستم باز کنم. تو فکرم دفعه‌ی بعد که عینک خریدم ازینایی بخرم که به دماغی نیاز ندارن. چون اینا پلاستیکین و میتونم اینجوری حذفشون کنم. ولی بعدش فکر کردم که اون عینکا کلاً بدنه‌شون پلاستیکیه باز، و خود شیشه‌های عینکا هم که پلاستیکن. لذا وی پشیمون شده و امیدواره چشماش ضعیف‌تر نشن و با همین عینک تا ابد زندگی کنه. 

راستش به لیزر هم فکر میکنم، ولی هم اینکه نمیخوام یه هزینه‌ی اضافی رو دست خانواده بندازم و هم اینکه چون مشکل خشکی چشم دارم خونده بودم که تشدید میکنه خشکی چشمو. 

هشتگ # در قرنطینه به چه چیزهایی فکر کنیم

---
پریشب رفتم بشینم درس بخونم، بعد لپتاپ شارژ نداشت، دو تا پریز هم که تو اتاق هست پشت تخت بود. هیچی. دست به کار شدم، فرشو برداشتم، تشک و کشوهای تختو بیرون آوردم. تختو جابجا کردم، زیرشو جارو زدم، میزو بردم اونطرف و خلاصه دکوراسیون اتاقو به کلی تغییر دادم که میز کنار پریز برق بیفته. بعد از چند ساعتی مامانم اومده میگه خودت تنهایی اینا رو جابجا کردیییی؟ :))))) گفتم آره. کاری نداشت که. میگه خب میگفتی میومدیم کمک، پهلوون شدی D: 
ولی واقعاً دلم میخواد اول کارمو انجام بدم، بعد در موردش توضیح بدم. چون نمیخوام کسی دخالت کنه یا منصرفم کنه. فوقش اشتباه میکنم دیگه! شکست خوردن بهتر از نجنگیدنه.
اونموقعم حقیقتش اینه کمرم درد گرفت، ولی میترسیدم بیان بگن نه اینکارو نکن، مخصوصاً خواهرم که میدونستم کلیییی غر میزنه. با اینحال وقتی کارم تموم شد و اومد دید، هیچی نگفت. حتی همه استقبال هم کردن، گفتن چه خوب شده ^__^ 

--- 
درسامم فعلاً دارم میخونم. ولی نه به حدی که از خودم راضی باشم. نمیدونم درسا سخت شده‌ن یا من تمرکزم کم شده. همه چیز خیلی سخت به نظر میرسه و خیلی زود خسته میشم. 

یه نفر بیاد SVD رو به زبون آدمیزاد برام توضیح بده :)))))) 




مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

صدای دوبله ایران کانون فرهنگی تربیتی شهدای شهرستان اردل Meagan ایده ساز Education & Advertising گل پونه Lisa نیــــسا اجاره انبار در تهران Luz